سایت جـامع آستـان وصـال شامل بـخش های شعر , روایت تـاریخی , آمـوزش مداحی , کتـاب , شعـر و مقـتل , آمـوزش قرآن شهید و شهادت , نرم افزارهای مذهبی , رسانه صوتی و تصویری , احادیث , منویـات بزرگان...

زبانحال حضرت زینب سلام الله علیها در شهادت حضرت عباس

شاعر : قاسم صرافان
نوع شعر : مرثیه
وزن شعر : مستفعلن فاعلاتن مستفعلن فاعلاتن
قالب شعر : غزل

رفتیّ و این ماجـرا را تا فصل آخر ندیدی           عـبّاس من! دیدی امّا مانند خواهـر ندیـدی

آن صورت مهربان را، محبوب هر دو جهان را           وقتی غریبانه می‌رفت بی‌یار و یاور ندیدی


هر چند در سینه داری تیری ز دشمن عزیزم           امّا در آوردن تـیـر از نای اصغـر نـدیـدی

حیرانی یک پدر را با نعش نوزاد بر دست           یا بُهت نابـاوری را در چـشم مـادر ندیدی

شد پیش تو نا امیدی تیـر نشسته به مشکت           مثل من اطراف عشقـت انبوه لشکر ندیدی

بر گودی سرد گودال خوب است چشمت نیفتاد           چون چشم ناباور من دستی به خنجر ندیدی

مجنونی امّا برادر مجنون‌تر از من کسی نیست           آخر تو بر خاک صحرا لیلای بی‌سر ندیدی

نقد و بررسی

بیت زیر سروده اصلی شاعر محترم است اما به دلیل مستند نبودن و یا تحریفی بودن مطالب و مغایرت با روایات معتبر؛ پیشنهاد می‌کنیم به منظور اجتناب از گناه تدلیس یا تحریف سخان ائمّه؛ بیت اصلاح شده که در متن شعر آمده را جایگزین بیت زیر کنیدزیرا قصۀ تیر به چشم حضرت عباس خوردن در هیچ کتاب معتبری نیامده است و مستند و صحیح نیست، جهت کسب اطلاعات بیشتر به قسمت روایات تاریخی همین سایت مراجعه کرده و یا در همین جا کلیک کنید.



آری در آوردن تیر بی‌دست از دیده سخت است           امّا در آوردن تـیـر از نای اصغـر نـدیـدی